خبر
با میراث «شهریار» چه کردیم؟
«شهریار عدل خدمات ارزندهای به میراث فرهنگی داشته، به حق است تا هرکس آنچه در توان دارد را برای زنده نگه داشتن نام و یاد او و به سرانجام رساندن پروژههای نیمه تمامش انجام دهد.»
به گزارش ایسنا، ثبت جهانی “آلبومخانه” کاخ گلستان، کار روی لایههای باستانی بم، ثبتجهانی بخشی از محوطهی گسترده خلیجفارس، حفاری “سنگر غربی ارگ بم” با هدف کشف بندری باستانی، و حتی پژوهش و بررسی روی مجموعه کاخ گلستان در دربار قاجار فقط بخش بسیار کوچکی از خواستهها و آرزوهای شهریار عدل بودند، آنهایی که او آرزو داشت در کنار دیگر پژوهشهایش در صورت امکان ساماندهی کند.
شهریار عدل، صبح روز ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، در سن ۷۲ سالگی در فرانسه درگذشت و یک هفته بعد، در قطعه نامآوران بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد و در کنار همه یادوارههایی که برایش برگزار کردند، سید محمد بهشتی، مهدی حجت و حتی برخی همکاران خارجی او در روز تشییع پیکرش از اهالی این حوزه یک خواسته داشتند؛ «همه کسانی که فکر میکنند بدهکارِ شهریار عدل هستند و دِینی از او به گردن دارند، باید برای تکمیل پروژههای عدل کمک کنند و برای تداوم حیاتِ علمی شهریار و آنچه او به آنها عشق میورزید تلاش کنند.»
«همه کسانی که فکر میکنند بدهکارِ شهریار عدل هستند و دِینی از او به گردن دارند، باید برای تکمیل پروژههای عدل کمک کنند و برای تداوم حیاتِ علمی شهریار و آنچه او به آنها عشق میورزید تلاش کنند.»نوک پیکان این خواسته در وهله اول متوجه متولیان میراث فرهنگی – از معاونت میراث تا پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و ایکوموس ایران – بود. در همان روزها ایکوموس ایران «مهناز گرجی» را به عنوان جانشین مرحوم پروفسور شهریار عدل انتخاب کرد.
اما سازمان میراث فرهنگی و مسئولانش که در زمان تشییع او ساعتها حرف برای گفتن داشتند، در طول دو سال گذشته که از درگذشت وی میگذرد، چه کردند؟ از برگزار نشدن حتی یک مراسم کوچک در حد یادبود برای او در ۳۱ خرداد امسال از سوی میراثفرهنگی که بگذریم، دو نفر از مسئولان این سازمان به این پرسش ایسنا پاسخ میدهند.
درخواست انتقال مطالعات و پژوهشهای “عدل” از فرانسه به ایران
حمیده چوبک، رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در اینباره به ایسنا میگوید: از جمله پروژههای علمی و مطالعاتی که شهریار عدل در زمان حیاتش در دست انجام داشت، مطالعه بر روی «لایههای باستانی بم» بود که پس از فوت او، امروز توسط یک گروه دیگر در دست مطالعه و بررسی است.
امیدواریم بتوانیم اسناد و مدارکی را که در حال حاضر نزد همسر «عدل» در پاریس است به زودی جمعآوری و به عنوان یک گنجینه مطالعاتی بسیار ارزنده منتشر کنیم. چوبک در ادامه با بیان این که مرحوم “عدل” قبل از انقلاب پروژهی مطالعاتی «ری باستان» را در دست کار داشت، ادامه میدهد: از او خواسته بودیم تا این پروژه را بار دیگر احیاء کند، چون ری یکی از محوطههایی است که به واسطه قرار گرفتن شهر در آن، در معرض تهدید قرار گرفته و دخل و تصرفهای زیادی روی آن شده است، اما متاسفانه این کار نیز انجام نشد. با این وجود امیدواریم بتوانیم با حضور کسی که رابطه نزدیکی از نظر کاری با وی داشته باشد، دوباره آن را آغاز کنیم.
رئیس پژوهشکده باستانشناسی به اسناد، مدارک و مطالعاتی شهریار عدل در فرانسه – محل زندگی وی – نیز اشاره میکند و میگوید: امیدواریم بتوانیم اسناد و مدارکی که در حال حاضر نزد همسر او در پاریس است را بهزودی جمع آوری و به عنوان یک گنجینه مطالعاتی بسیار ارزنده منتشر کنیم. آنها متعلق به سراسر ایرانِ فرهنگی هستند که باید با سپردن کار به یک شخص دارای صلاحیت، متولی پیدا کند و بتوانیم روی آن کار کنیم.
وی به صحبتهایی که در این زمینه با خانواده «عدل» انجام شده اشاره و بیان میکند: آنها باید در این زمینه تصمیم بگیرند، پس از درگذشت وی، به واسطه نداشتن شرایط روحی مناسب این قضیه دیگر پیگیری نشد، اما امیدواریم که امروز بتوانند در این رابطه تصمیم بگیرند تا این مطالعات و مدارک توسط افراد دارای صلاحیت جمعآوری، بررسی و منتشر شوند.
وی همچنین درباره وضعیت خانه شهریار عدل، اظهار میکند: مایل هستیم که خانه را خریداری و با عنوان مرکز فرهنگی ثبت کنیم. حتی در گفتوگو با برادر وی، او نسبت به این کار متمایل بود، در حال حاضر امیدواریم اداره کل میراث فرهنگی استان در این زمینه پیش قدم شود.
مایل هستیم خانه «عدل» را خریداری و به عنوان مرکز فرهنگی ثبت کنیم. برادر او نیز نسبت به این کار متمایل بود؛ امیدواریم ادارهکل میراث فرهنگی استان در این زمینه پیش قدم شودواگذاری پروژههای نیمهتمام «عدل» به افراد با صلاحیت
سید محمد بهشتی، رییس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز در این زمینه به خبرنگار ایسنا میگوید: پروژههای نیمه تمامی از پژوهشها و اقدامات مختلفی که شهریار عدل تا امروز انجام داده وجود دارند که باید به سرانجام برسند.
او با اشاره به اعلام آمادگی پژوهشگاه میراث فرهنگی از زمان درگذشت عدل، به خانواده، شاگردان و نزدیکان او که به آرای وی نزدیک بودند، گفت: به آنها اعلام کردیم در صورت تمایل، پروژههای نیمهتمام او را در دست بگیرند، اما هنوز از طرف آنها اتفاقی نیفتاده است. ما در پژوهشگاه میراث فرهنگی آماده پشتیبانی از این پروژهها هستیم. معتقدیم کسانی باید آغازگر این قضیه باشند که به او نزدیکی بیشتری داشتهاند و در جریان کارهای پژوهشی او بودهاند، تا بتوانیم به درستی مسیر را همان طور که مرحوم عدل تعقیب میکرد، ادامه دهیم.
او اضافه میکند: شهریار عدل خدمات ارزندهای به میراث فرهنگی داشته است، به حق است تا هر کس آنچه را که در توان دارد برای زنده نگه داشتن نام و یاد او و به سرانجام رساندن پروژههای نیمه تمامش انجام دهد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری همچنین درباره اسناد و مدارک موجود از شهریار عدل در منزلش در پاریس میگوید: اگر خانوادهی وی اجازه دهند، ما نیز کاملا آمادهایم تا اسناد و مدارک مطالعات و تحقیقات او را به ایران منتقل و روی آنها کار کنیم.
افراد دارای صلاحیت که همکار شهریار عدل بودهاند یاتحقیقاتشان همراستا با عملکرد اوست، اگراعلام امادگی کنند پروژههای نیمه تمام عدل را به انها میسپاریم، تا بتوانیم نام و یاد او را زنده نگه داریوی میافزاید: آنچه به لحاظ اطلاعات علمی مربوط به شهریار عدل است، به خصوص اسناد و تحقیقات او در پاریس، بسیار راحت در دسترساند، به ویژه برای کسانی که قصد انجام کارهای پژوهشی دارند.
«بهشتی» همچنین دربارهی آخرین وضعیت خانه شهریار عدل در خیابان سمیه بیان میکند: قصد داشتیم تا منزل مسکونی او در تهران را به یک موزه یا بنیاد پژوهشی که موزه نیز جزوی از آن باشد، تبدیل کنیم. برادر وی نیز به این کار ابراز علاقه کرد، حتی در صحبتی که با سازمان زیباسازی داشتیم نیز آنها مصوب کردند که این کار انجام شود.
او با بیان این که یک مساله در این زمینه وجود دارد، اضافه میکند: چون فرزند او به عنوان وارث هنوز به سن قانونی نرسیده و در حال حاضر داراییهایش در اختیار اداره سرپرستی است، بنابراین تا زمانی که او به سن قانونی برای تصمیمگیری در این زمینه نرسد، نمیتوان کاری انجام داد.
کاربری خانه شهریار عدل و ورثه کار را عقب انداخت
عیسی علیزاده، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری تهران، نیز که پس از درگذشت شهریار عدل یکی از پایههای تبدیل خانه این باستانشناس وپژوهشگر به بنیادی فرهنگی بود، به ایسنا میگوید: هر چند صحبتهایی شد تا سازمان زیباسازی در این زمینه وارد شود، اما به دو دلیل با مالکان خانه شهریار عدل به نتیجه نرسیدیم.
او نخستین بحث را ورثه میداند و ادامه میدهد: برای تملک خانه باید همه ورثه رضایت میدادند، از سوی دیگر کاربری مشخص نبود و در این زمینه نیز باید به نتیجه میرسیدیم، اما چون نتیجهای به دست نیامد و در اعتبار در این مدت به پایان رسید، دیگر امکان پیگیری نداشتیم.
وی میافزاید: اما اگر مالکان تمایل داشته باشند و اقدام کنند، میتوانیم برای دومین بار وارد این قضیه شویم.
به گزارش ایسنا، از زمان در گذشت «شهریار عدل» یعنی در طول دو سال گذشته، حرفهای زیادی در وصف هر چه که او در طول عمر کاریاش برای تاریخ و فرهنگ ایران انجام داد به زبان آمد، اما به قول سید محمد بهشتی آیا هیچ فکر کردیم که «میراث او (شهریار عدل) برای ما چیست؟»
«شهریار عدل» فقط باستانشناس یا پژوهشگر تاریخ نبود، «میراث فرهنگی» عشق و زندگی او بود و حالا دو سال بعد از رفتنش، در این میان درسها و برنامههای ناتمامی که از او به یادگار مانده، پیگیریِ تلاشها و به ثمر رساندن مطالعات او از سوی اهالی میراث فرهنگی بیشتر به یک وظیفه میماند، وظیفهای بزرگ که همه به آن واقف شدهاند.
جایزه بنیاد موقوفات افشار به «ژیلبر لازار» رسید
بیست و چهارمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به «ژیلبر لازار» ایرانشناس فرانسوی اهدا میشود.
به گزارش ایسنا، هیأت گزینش جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشــار یزدی بیســت و چهارمین جایزه ادبی و تاریخی خود را به ایرانشناس فرانسوی، ژیلبر لازار تقدیم خواهد کرد. این جایزه که شامل یک لوح، یک نشان و یک قالی دستباف نائین زیوریافته با نام لازار است، ۱۳ تیر معادل ۴ ژوئیه در خانه فرهنگ در پاریس- فرانسه ( Centre culturel d’Iran, N ۶, Rue Jean Bart, Paris, ۷۵۰۰۶) به دست رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات افشار، دکتر سیدمصطفی محقق داماد، به لازار اهدا خواهد شد.
لازار از دانشمندانی است که عمر خود را صرف تحقیق درباره زبان فارسی و فرهنگ ایرانی کرده است. به همین مناسبت سال گذ شته فرهنگستان زبان و ادب فار سی نیز او را به عنوان عضو افتخاری خود برگزید. برخی آثار لازار عبارتاند از: زبان کهنترین متون نثر فارسی، دستور زبان فارسی معاصر، فرهنگ فارسی- فرانسه، شکلگیری زبان فارسی، اشعار پراکنده قدیمیترین شعرای فارسیزبان از حنظله بادغیسی تا دقیقی، بررسی وزن شعر ایرانی، ترجمه فرانسوی برگزیده رباعیات خیام و گزیدهای از غزلهای حافظ.
سال گذشته این جایزه به شاعر پرآوازه ایرانی، امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) اهدا شد. از دیگر دانشمندانی که تاکنون این جایزه را دریافت کردهاند میتوان به ریچارد فرای، شارل هانری دو فوشه کور، برت فراگنر، آنجلو میکله پیه مونتسه، سیدمحمد دبیرسیاقی، غلامحسین یوسفی، منوچهر ستوده و عبدالحسین زرینکوب اشاره کرد. اعضای هیات گزینش کتاب و جایزه دکتر محمود افشار عبارتاند از: دکتر سیدمصطفی محقق داماد، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر ژاله آموزگار، دکتر جلال خالقی مطلق، دکتر محمود امیدسالار، دکتر فتح االله مجتبایی، دکتر حسن انوری و کاوه بیات.
درباره «علی حاکمی»؛ باستان شناس فقید
درباره «علی حاکمی»؛ باستان شناس فقید
احیاگر کاوشهای باستانشناسی رودبار گیلان
شاهین آریامنش
باستانشناس
«علی حاکمی» باستانشناس ایرانی که سالها رئیس موزه ایران باستان بود، بررسی و کاوشهای باستانشناسی بسیاری در ایران انجام داده است. وی همراه باا محمود راد نخستین باستانشناسان ایرانی بودند که در محوطه حسنلو در نقده آذربایجان به کاوش باستانشناختی پرداختند. از کاوشهای بسیار مهم حاکمی میتوان به کاوشهای محوطه شهداد کرمان و نیز کاوشهای رودبار گیلان اشاره کرد. دکتر محسن مقدم، استاد باستانشناسی دانشگاه تهران و طراح نشان دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۹ با هیأتی باستانشناسی برای تهیه نقشه باستانشناسی ایران راهی استان گیلان شد. در این هیأت علی حاکمی بهعنوان معاون رئیس هیأت به کار مشغول بود که کار این هیأت تا سال ۱۳۴۰ ادامه پیدا کرد. پس از آن عزتالله نگهبان دیگر استاد باستانشناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۴۰ راهی گیلان شد که در بررسیهای باستانشناسی همراه با سیفالله کامبخشفرد محوطه مارلیک را یافتند که جام زرین مارلیک از اشیای بسیار ارزنده این محوطه است. پس از عزتالله نگهبان، علی حاکمی سرپرستی مطالعات باستانشناسی رودبار و دیلمان را از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۴۷ بر دوش گرفت و با همراهی یحیی کوثری و زندهیادان سعید گنجوی، محمود کردوانی و عبدالحسین شهیدزاده در محوطههایی چون نسفی واقع در سمت شرقی دره سپیدرود و جوبن و کلورز در سمت غرب دامنههای دره سپیدرود به کاوش پرداختند که آثاری مربوط به هزاره نخست پیش ازمیلاد یافت شد. همچنین در منطقه امارلو بررسیها و کاوشهایی در مکانهایی چون ناوه، لیلیجان، سیاهدره و سیاهدشتبن در سال ۱۳۴۵ انجام گرفت که اشیایی متعلق به اواخر دوره ساسانی یافت شد. برخلاف محوطه مارلیک گیلان که بهکوشش عزتالله نگهبان با اشیای باستانی ارزندهاش خوش درخشید، محوطه کلورز گیلان که علی حاکمی در آن به کاوش پرداخته بود باوجود غنای فرهنگی آن شوربختانه آوازه چندانی در زمان خودش پیدا نکرد، این درحالی بود که اشیای زرین و سیمین و مفرغین و سفالین ارزندهای از این محوطه یافت شده بود. جامها و گوشوارههای زرین و گردنبندهای سیمین و شمشیرها و خنجرها و پیکرکهای مفرغین جانورانی چون سگ و گراز و گوزن و اسب و کاسهها و کوزهها و گاوهای کوهاندار سفالین، خاموت یا گردنبند اسبی از جنس مفرغ با پیکرکهای حیوان و انسان که شکارگاهی را مجسم میسازد، همگی نمودهای فرهنگی ساکنان گیلان در هزاره اول پیشازمیلاد بوده است. آثار یافت شده از محوطههایی چون کلورز، جوبن، نسفی و بسیاری محوطه دیگر مربوط به هزاره نخست پیشازمیلاد یا عصر آهن حاکی از جایگاه بسیار مهم کرانههای دریای کاسپی (مازندران) در این عصر است و توجه بیش از پیش پژوهشگران به این دوره از تاریخ این سرزمین را میطلبد. خوشبختانه چاپ کتاب کاوشهای باستانشناسی رودبار گیلان نوشته علی حاکمی پس از پنجاه سال، اطلاعات ارزندهای از این محوطهها در اختیار همگان بویژه باستانشناسان قرار میدهد.
نمایشگاه «برگزیدهای از آثار کاوشهای زندهیاد علی حاکمی از محوطههای باستانی رودبار گیلان» که ۳۱ اردیبهشت گشایش یافت، امروز (اول تیر) از ساعت ۹ تا ۱۹ درر موزه ملی ایران واقع در میدان امام خمینی، ابتدای خیابان سی تیر ادامه دارد.
برگرفته از روزنامه ایران
http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/Page/6526/Last/24/0
علیاکبر تجویدی درگذشت
«شاگردپروری کردی و من را شرمنده خودت! تا جایی که وادارم کردی تا این سن و سال همچنان کار کنم.»
به گزارش ایسنا، اینها سخنان محمود فرشچیان – نقاش و نگارگر – دربارهی علیاکبر تجویدی است.
علی اکبر تجویدی، نقاش، مترجم، پژوهشگر تاریخ هنر ایران و باستانشناسی روز بیستم خردادماه در پاریس درگذشت.
حسین حلیمی – استاد دانشگاه و از دوستان تجویدی – نیز درباره او گفته بود: پیش از انقلاب منابع زیادی درباره هنر ایران وجود نداشت. اولینبار سال ۴۵، زمانی که دبیر دوسالانههای نقاشی را برعهده داشت با شخصیت و آثار او آشنا شدم. همان سال تجویدی کتاب «نگاهی به هنر ایران» را چاپ کرد. بعد از انقلاب به خاطر نیاز شدید جامعه هنری، این کتاب را به یک مدیر انتشاراتی معرفی کردم و حالا شاهدم این کتاب به عنوان یک نمونه بینظیر در نسخههای متعدد منتشر میشود. علیاکبر تجویدی با وجود آنکه بیشتر به هنرهای سنتی میپرداخت، اما هیچگاه نسبت به فعالیتهای هنری معاصر منفعل نبود و با ذهن باز پذیرای مسائل میشد.
علی اکبر تجویدی در گفتوگویی که سالها قبل با ایسنا انجام داده بود، بیان کرده بود: هر کسی هر کجا که هر کاری انجام داد و مورد نظر موزه داران قرار گرفت، به آن هنر معاصر اطلاق میگردد و مردم نیز از ترس متهم شدن به بیسوادی به هنرهای بیپایه و مرتجع معاصر اعتراض نمیکنند. هنرهای معاصر امروزه از هرگونه ضابطهمندی به دور هستند که از این لحاظ نیز با هنر مدرن هنرهای مفهومی و هنرهای مینیمال متفاوت است؛ چرا که در هر دستهی اخیر به نوعی ضوابطی دیده میشود و به همین خاطر تاکنون هیچ هنرشناسی نتوانسته این هنر (هنر معاصر) را تعریف کند و به همین لحاظ است که دچار سرگردانی شده است.
او ادامه داده بود: هنر معاصر (Contemporary Art) خصوصا در خارج از کشور به نوعی ظهور و بلوغ دست یافته است و حاصل بروز احساسات خاص عدهای است که شاید اصلا هنرمند هم نباشد. امروز دنیا به دنبال یک نمونه خاص است؛ به نوعی که بتواند در آن قالب هنر را تعریف کرده و حدود آن را مشخص کنند. سواد و آگاهی هنرشناسان علاوهبر ضوابط نقوش و رسالتی که بر عهده آثار هنری است، باعث میشود که هنر تعریف شود.
سفارت ایران در فرانسه ضمن تایید خبر درگذشت تجویدی، متنی را در اختیار ایسنا قرار داده است؛ تجویدی، متولد ۱۳۰۵، فرزند هادی خان تجویدی، از شاگردان کمالالملک و از هنرآموختگان مدرسه صنایع مستظرفه، یکی از مهمترین هنرمندان و پژوهشگران خاندان هنرپرورتجویدی به شمار میآید. او فرزند هادی خان تجویدی و برادر علی و محمد تجویدی بود.
او یکی از آغازگران جدی پژوهشهای کیفی در تاریخ نقاشی ایرانی است؛ به طوری که نتیجه پژوهشها و تأملات چندین ساله وی، سال ۱۳۵۲ در کتابی با عنوان «نقاشی ایرانی از کهنترین روزگار تا دوران صفوی» منتشر شد.
این کتاب، نخستین کتاب تخصصی درباره نقاشی ایرانی است که سیر تاریخی دارد و از نقاشی غارهای لرستان آغاز شده و ادوار متعدد را همراه با نمونههای تصویری با کیفیت شایسته نشان میدهد و انجام پژوهش را به عهد صفوی میرساند.
همکاری در انتشار کتاب «پنجمین کنگره جهانی باستان شناسی و هنر ایران» در سال ۱۳۴۷ نیز از دیگر آثار این هنرپژوه است.
بیشترین مقالات علیاکبر تجویدی در حوزه¬های تاریخ هنر، هنرهای سنتی، معماری و باستانشناسی در دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در مجله «هنر و مردم» انتشار یافته است. دبیری دومین بیینال تهران در سال ۱۳۳۹، و نیز معرفی هنرمندان ایرانی به نمایشگاههای بینالمللی هنر پاریس توسط تجویدی در دهه ۱۳۵۰، از جمله فعالیتهای دیگر وی است.
همچنین تجویدی به جهت تسلط بر زبان فرانسه، در ترجمه و انتشار چند کتاب نقش مهم و تأثیرگذاری داشته است. از جمله انتشار دو کتاب «هنر مدرن ایران» (L’ArtModerneen Iran) در سال ۱۳۴۶/۱۹۶۷ و «برگزیده اشعار حافظ» (L’amour, L’amant, L’aime) در سال ۱۳۶۸/۱۹۸۹.
او پس از انقلاب نیز مصدر خدمات فرهنگی بسیاری بوده است؛ از جمله تدریس در مقطع کارشناسی ارشد هنربه دعوت دانشگاه هنر تهران بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵. واپسین سالهای عمر علیاکبر تجویدی در بیماری و خانهنشینی در شهر پاریس سپری شد.
دیدار استاد با خوشنویسان ایرانی در آذر ۱۳۹۳ در پاریس و نیز همکاریهایی در اوایل دهه ۱۳۹۰ با خانه فرهنگ ایران در پاریس را میتوان آخرین حضور وی در محافل عمومی دانست.
استاد تجویدی در دهههای شصت وهفتاد سالها با بخش فرهنگی سفارت درپاریس متواضعانه همکاری میکرد و در مقطع معروف به جنگ سفارتخانهها که روابط دو کشور دچار تنش بود ماهها در داخل سفارت در پاریس در کنار دیگر همکارانی که به ناچار در سفارت بودند و اجازه خروج نداشتند به آنها روحیه میداد وبه لحاظ معنوی آنها را آرامش می بخشید.
استاد علیاکبر تجویدی بنا بر وصیتش برای دفن در بهشت زهرا بزودی به ایران منتقل و با همکاری وزارت فرهنگ وإرشاد إسلامی در قطعه هنرمندان آرامش ابدی خواهد یافت.
?فسیل ۳۰۰ هزار ساله انسان
?فسیل ۳۰۰ هزار ساله انسان امروزی در مراکش کشف شد
تحقیقات تازه نشان می دهد که این تصور که انسان مدرن حدود ۲۰۰ هزار سال قبل در نقطه ای در شرق آفریقا موسوم به “گهواره بشریت” تکامل پیدا کرد دیگر معتبر نیست.
نادرشاه سرداری متهور
پوشکین – پیوند فارسی و روسی
ششم ژوئن، دویست و هجدهمین سالروز تولد شاعر، نویسنده، ادیب و تاریخدان روس و بنیانگذار رئالیسم روسی در ادبیات جهان، الکساندر سرگویویچ پوشکین است. شاعری که در عمری کوتاه توانست با خلق آثاری چون «یوگنی آنگین»، «روسلان و لودمیلا»، «بوریس گودونف»، «فوراه باغچه سرا» و … صفحه جدیدی را در ادبیات جهان و روسیه به نام خود ثبت کند.
پوشکین که از پانزده سالگی شروع به شعر سرایی کرد، در ایران نیز در بین علاقمندان به شعر و ادبیات جایگاه خاصی دارد و آثار مختلف وی در بین هنردوستان از اقبال زیادی برخوردار است.
از دلایل الفت ایرانیان با آثار پوشکین نزدیکی اشعار وی به اشعار سعدی شاعر نامی پارسی است که البته در آثار خویش نیز به برخی آثار سعدی اشاره می کند و مشخصا از آثار سعدی الهام گرفته است، بعنوان مثال در فصل هشتم در رمان «یوگنی آنگین» می نویسید
و آنان که برایشان اولین بیت های آثارم را خواندم دیگر نیستند، دور هستند، همچون سعدی که ناپدید شد.
هرچند پوشکین با زبان فارسی آشنایی نداشت ولی خوب می دانست که زبان شعر شرق پارسی و سرمدار آن سعدی است، لذا با آشنائی با عمق احساسی اشعار سعدی، خود را به شعر شرق و بویژه سعدی پیوند زد.
شعار جدید تو روح الهی دارد
مسیر تو به سوی شمال و به سمت سرزمین خشک و خشن ما است
جایی که بهار دیری نمیپاید
جاییکه مردمان روس با نام سعدی و حافظ آشنا میشوند.
مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه
مجلۀ فرهوشی منتشر شد
سومین شماره از مجلۀ ایرانشناسی فرهوشی که تصویری از آوند زرین کلورز بر جلد آن دیده میشود، با مقالههایی از باستانشناسان و تاریخپژوهان منتشر شد.
ریشه های ایرانی در فرهنگ اسلاو
رونمایی از باستانشناسی گیلان
?برگزاری مراسم آیین رونمایی از کتاب و گشایش نمایشگاه برگزیدهای از آثار کاوشهای زنده یاد علی حاکمی در موزه ملی ایران
عصرگاه امروز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه سالجاری و همزمان با گرامیداشت هفته میراث فرهنگی آیین رونمایی از کتاب و گشایش نمایشگاه “برگزیدهای از آثار کاوشهای زنده یاد علی حاکمی از محوطههای باستانی رودبار گیلان” با حضور سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و صنایع دستی، احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران، حمیده چوبک رئیس پژوهشکده باستانشناسی، جبرئیل نوکنده مدیر موزه ملی ایران و سایر مدیران و کارکنان پژوهشگاه و موزه ملی ایران و جمعی از دانشجویان و علاقمندان به باستان شناسی و میراث فرهنگی در تالار سخنرانی موزه ملی ایران برگزار شد.