هارلد دیبل در سپهر باستانشناسی ایران
هارلد دیبل باستانشناس آمریکایی پژوهشهای ارزندهای دربارۀ دستافزارهای سنگی محوطۀ بیستون و نیز محوطۀ ورواسی در کرمانشاه انجام داده بود.
وی با بررسی خراشندههای مربوط به لایههای منتسب به پارینهسنگی میانیِ بهدستآمده از کاوش سال ۱۳۲۸ کارلتُن کوون در محوطۀ شکارچیانِ بیستون، الگوی کاهش خراشنده را مطرح کرد. وی چنین نظر داد که گروههای خراشندهها که در طبقهبندی فرانسوا بُرد بیش از ۲۱ گونه را شامل میشد (Bordes 1961)، (بسته به قرارگیری پرداخت (روتوش) نسبت به سکوی ضربه)، لزوماً در همۀ محوطهها، معرف گونهشناسی خاص یا بیانگر سبک ویژهای از ابزارسازی نبوده، بلکه صرفاً در فرایندِ پیاپیِ بازیافت لبه و پرداختهای پیدرپی ناشی از میزان دسترسی به مادۀ خام بوده، درنهایت به شکل خراشندۀ یک سویه، دو سویه، همگرا و عرضی درآمده است (Dibble 1984a,b, 1987, 1995).
همچنین بانو دبورا اۥلژِوسکی با پژوهشهای دامنهدار دربارۀ پارینهسنگی جدید و فراپارینهسنگی زاگرس به همراه هارُلد دیبل چهارچوبی بر پایۀ ریختشناسی و فناوری برای دستافزارهای بهدستآمده از کاوش های پارینهسنگی جدید زاگرس پیشنهاد کرد. او و دیبل بر اساس همانندیهای چشمگیر هم از نظر ریختشناسی و هم از نظر فناوریِ ساخت دستافزارهای منتسب به پارینهسنگی جدید زاگرس با اروپای غربی و لوانت، پیشنهاد کردند که به جای واژۀ برادوستی برای دستافزارهای پارینهسنگی زاگرس، واژۀ اوریناسی زاگرس به کار رود تا پژوهشگر هم نوع صنعت و هم موقعیت جغرافیای آن را دریابد (Olszewski and Dibble 1994; 2006).
برگرفته از پایاننامۀ کارشناسی ارشد شاهین آریامنش که سپستر بهصورت کتاب باستانشناسی پارینهسنگی ایران، از آغاز تا سپیدهدم روستانشینی منتشر شد.