میراث فرهنگی

میراث فرهنگی یک ملت، نشانه‌هایی از تاریخ یک فرهنگ و یک ملت به شمار می‌رود که روح آن ملت در وجود آنها جنبۀ ابدیت و نوینی به خود می‌گیرد. میراث فرهنگی یک ملت بیانگر هویت فراموش‌نشدنی آن مردم است و عامل مؤثری در جهت شناختن خویش و شناساندن خود به دیگران به شمار می‌رود.
دکتر پرویز ورجاوند

باستان‌شناس و باستان‌شناسی

در قرن اخیر، دو علم هستند که تاریخ را گسترش داده‌اند: یکی از جهت زمانی و دیگری از جهت مکانی. اول به قول رشتی‌ها از دومی شروع می‌کنیم: آن علم که تاریخ را از محدودیت مکانی نجات داد علم فضا بود. موشک فضاپیما آدمی را یه قاره ششم – که ماه باشد – برد و صفحه یا بهتر بگویم جلد ششمی بر پنج جلد تاریخ عالم افزود که البته هنوز اول کار است، ولی ما می‌دانیم که شب دراز است و قلندر بیکار. اما علم نخست که از محدودیت زمانی تاریخ را نجات داد، همین باستان‌شناسی بود، که وقتی دید از پیش نمی‌شود جلو رفت و راه آتیه بسته است، از پشت شروع به کاوش کرد و گفت: از این راه نشد، از آن راه، باستان‌شناس تاریخ را به پیش از اسلام برد و وقتی دید کسی با او درنیفتاد، پس به پیش از میلاد آشنایش کرد و آنگاه تاریخ‌های پیش از المپیک را برایش خواند و چون دید عالم ابتدا ندارد و کسی هم به حرفش ایراد نمی‌گیرد حالا بحثی پیش کشیده که عنوان تاریخِ پیش‌ازتاریخ دارد و نقطه اتکای آن هم همان چند تا سفال و کاسه کوزه شکسته است و چند تا سنگ سرتیز – که باستان‌شناس روی آن کار می‌کند – و دو سه تا نقش‌ونگار ابتدایی شکسته بسته پنجه کلاغی که فی‌المثل در غار هوتو یا تپه گیان به دست می‌آورد. تاریخ هفت هزار ساله را می‌خواهد هفتاد هزار ساله کند. ما تاریخ را از این نمی‌توانیم جلو ببریم ولی باستان‌شناسی چاه را پای دریا کنده. ما را به هزاره‌های دور و دراز پیش‌ازتاریخ دارد پیوند می‌دهد ... .
باستان‌شناسی دارد صفحات و فصول این کتاب را به تدریج پیدا و وصله‌پینه می‌کند و در دسترس اهل تاریخ می‌گذارد. او سرنا را از سر گشادش به صدا درآورده است و اتفاقاً آهنگ دلپذیری نیز از آن برخاسته است. باستان‌شناسی هر چه بیشتر به آن طرف وارد می‌شود، در واقع بیشتر آب به آسیاب کهنۀ تاریخ می‌ریزد. باستان‌شناسی تاریخ را از اوهام و خرافات نجات می‌دهد، تارهای عنکبوتی بعضی افسانه‌ها که خود ما مورخین اصرار داریم آنها را بر گرد حوادث تاریخی ببینیم، باستان‌شناسی آنها را پاره می‌کند و دور می‌اندازد و حقیقت را روشن می‌کند. اگر این نیروی افشاگر باستان‌شناسی نبود، هنوز هم اهل تاریخ، مثل مگس که در دام نیرومند عنکبوتی گرفتار شده باشد، فقط در حول‌وحوش همان تارها «وزوز» می‌کرد ... .
زنده‌یاد استاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی

پیکرک و الهه های باروری در شهر سوخته

در شهر سوخته پیکرک های متعددی وجود دارد که از آنها به عنوان الهه های باروری یاد می شده و برای دور کردن آفات مورد استفاده قرار می گرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، همه کشفیات اعجاب انگیز شهر سوخته از مغز جراحی شده و چشم مصنوعی تا اولین خط کش در جهان در نوع خود بر غنای دانش مردمی که ۵ هزار سال پیش در این منطقه زندگی می کردند می افزاید در کنار آن، این شهر کشفیاتی دارد که نشان می دهد بناهای عمومی و خصوصی متعددی به عنوان نیایشگاه وجود داشته است و پیکرک هایی که از آنها به عنوان الهه باروری استفاده می شده است.

جواد مرعشی باستان شناس در این باره به خبرنگار مهر گفت: در انبارک های غله هم این پیکرک ها دیده شده که به عنوان آفت دورکن مورد استفاده قرار می گرفت.

وی گفت: یکی از المان های دوران آغاز شهر نشینی وجود بناهای عمومی مانند نیایشگاه است. این داده ها نشان می دهد که مردم در آن زمان می توانستند بناهای عمومی و مذهبی داشته باشند.حتی یکی از شاخصه ها این است که آنجا یک نوع آیین نیایش خانگی وجود داشته است و وجود پیکرک ها در انبار غله نیز می توانسته وجود یک نیایش گاه خانگی و خصوصی را تداعی کند.این پیکرک های کوچک با نقش بز، گاو و یا گراز از جنس مفرغ و یا گل هستند که تعداد آنها هم کم نبوده است. نه تنها در شهر سوخته چنین پیکرک هایی یافت شده بلکه در محوطه های باستانی اطراف آن نیز کشف شده است.

حسینعلی کاوش سرپرست گروه کاوش در تپه طالب خان سیستان نیز در جریان ششمین فصل باستان شناسی در این تپه از کشف پای پیکرک گاو خبر داده و گفته بود: این پای پیکرک گاو از جنس سفال به اندازه دو بند انگشت انسان یکی از شاخص ترین آثار کشف در این فصل است. این اثر طبیعی ترین اثر هنری است که انسان ۴۵۰۰ ساله تاکنون از خود برجای گذاشته است، زیرا شکاف سم حیوان و حتی زائده های پشت پا به صورت واقع گرا خلق شده و یک شبیه سازی بی نظیری صورت گرفته است.

روح الله شیرازی مدیر پایگاه شهر سوخته نیز درباره این پیکرک ها گفته است: در رابطه با نام اصلی شهر سوخته آثار دقیقی بدست نیامده اما با توجه به یافتن پیکرک ها و برخی آثار به جای مانده می توان تنها حدس هایی در این رابطه زد. چون از کل پیکرک های حیوانی یافت شده در این منطقه تاریخی حدود ۹۰ درصد مربوط به پیکرک گاو است که نشان دهنده اعتقاد به برکت و نیز حاصلخیزی این منطقه است. بیشتر پیکرک های انسانی یافت شده نیز مربوط به زنان است که نشان دهنده جایگاه بالای زنان در جامعه این شهر باستانی بوده است.

باستان شناسان شهر سوخته و محوطه های اطراف آن در هر بار کاوش به تعداد زیادی از این پیکرک ها دست پیدا می کنند و بازهم درباره کاربرد آنها مطالعه انجام می دهند. پیکرک هایی که نمونه هایی از آنها را می توان در موزه ملی، موزه منطقه ای زاهدان و موزه شهر سوخته مشاهده کرد.

PrintFriendly and PDF