محوطۀ حسنلو
حسنلو تپه بزرگ و مدوری به قطر تقریبی ۲۸۵ تا ۲۵۰ متر و ارتفاع ۲۰ متر از سطح رودخانه گدار است. این تپه بین دو دهکده امینلو و حسنلو از طرف مغرب و مشرق قرار گرفتهاست. ساکنان اولیه تپه حسنلو احتمالاً قوم مانایی بودهاند که تمدن وسیع و درخشانی از خود به یادگار گذاردهاند. از اشیاء مکشوفه در این تپه چنین به نظر میرسد که آثار مفرغی آنها کاملاً قابل مقایسه با آثار مفرغی لرستان یعنی قوم کاسی است و شاید خویشاوندی میان این دو قوم موجود باشد.
تپه حسنلو ابتدا را یک هیئت تجاری ایرانی در سال ۱۳۱۳ خورشیدی کاوش کرد و در سال ۱۳۱۵ سر اورل اشتین دانشمند انگلیسی چندین گمانه در آن حفر کرد و مقداری هم اشیاء به دست آورد. در سال ۱۳۲۶ یک کاوش تجارتی فردی به نام فرهادی انجام داد که محمود راد بازرس فنی این حفاری بود. در سال ۱۳۲۸ از طرف اداره کل باستانشناسی علی حاکمی به اتفاق محمود راد مأمور کاوش علمی در این تپه باستانی شدند. مقدار زیادی از اشیاء حسنلو که امروزه در موزه ایران باستان دیده میشود را این هیئت علمی به موزه تهران آورده است. گزارش حفاری این هیئت در جلد اول گزارشهای باستانشناسی در شهریور ماه ۱۳۲۹ چاپ شده است.
در سال ۱۳۳۴ شمسی یک هیئت مشترک ایرانی و آمریکایی به ریاست رابرت دایسون در تپه حسنلو مشغول کاوش شدند که در روز پنجشنبه ۲۳ فروردین ماه سال ۱۳۳۷ هیئت مشترک ایران و آمریکا ضمن حفاری در این تپه موفق به کشف جام بزرگ زرین حسنلو شد. بازرس فنی و نماینده ایرانی هیئت در آن هنگام علیاکبر اصغریان بود.
جام حسنلو هنگام کشف در آغوش انسانی جای داشت که بر زمین افتاده بود و بر پشت او خنجری فرو کرده بودند. نقوش این جام متنوع بوده و دارای ارزش هنری فراوان است.
در سالهای اول حفاری، هیئت مشترک ایران و آمریکا در ترانشههای مختلف این تپه کار کرد و تقریباً محل مناسبی را برای کار دائمی هر ساله خود پیدا کرد. در همین سالها بود که به ساختمانهای سوخته دوره چهارم سکونت در حسنلو برخورد شد و اثرات سوختگی و شواهدی که این آتشسوزی را ثابت میکرد یکی پس از دیگری روشن گردید. در سالهای اول حفاری، هیئت برای پیدا کردن ارتفاع خاک تشکیل دهنده تمدنهای مختلف در مراحل دهگانه سکونت در حسنلو اقدام به حفر چاهی در مرکز تپه و تقریباً در پستترین قسمت تپه کرد. این چاه در عمق ۵/۱۷ متری از سطح اولیه تپه به خاک بکر و آب رسید.
عقیده دکتر دایسون رئیس هیئت مشترک ایران و آمریکا ده دوره متمایز سکونت در تپه حسنلو موجود است و از قدیم به جدید یعنی از دوره دهم شروع و به دوره یکم که آخرین دورهاست ختم میشود. دایسون تاریخ تقریبی سکونت در دوره دهم را به ۶ هزار سال پیش از میلاد مسیح نسبت میدهد و دوره نهم و هشتم تا هفتم را بین ۶ هزار و سه هزار پیش از میلاد میداند. از سه دوره دهم و نهم و هشتم اطلاعات زیادی نداریم و مدارک کافی نیز در دست نیست و امید میرود با ادامه حفاری در تپه حسنلو نکات تاریک این سه دوره کاملاً روشن گردد.
از دوره هفتم تا دوره اول اطلاعات بیشتری موجود است و شواهد باستانشناسی و حفریات در حسنلو وجود این دورهها را کاملاً تأئید میکند. در این دورهها به بناهای خشتی و گلی و سنگی برخورد شدهاست. از حفاری که در ترانشه U ۲۲ در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۱ انجام گرفت ثابت شد که از دوره چهارم سکونت در حسنلو یعنی از هنگام وقوع آتشسوزی بزرگ حسنلو تا دوره هفتم سکونت (۲۲۰۰ سال پیش از آتشسوزی) آثار ساختمانی که دال بر سکونت افرادی در حسنلو میباشد موجود است(۱). بنابراین دوره هفتم بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد بودهاست که از ابزار مفرغی استفاده میشدهاست و دوره ششم بین ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ پیش از میلاد مسیح و دوره پنجم میتواند ۱۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بوده باشد.
در دوره پنجم سکونت در حسنلو ظروف سفالی خاکستری رنگ ظاهر شدهاست ولی اقوام سازنده این ظروف سفالی خاکستری رنگ معلوم نیست که از چه منطقهای به این محل آمدهاند؟ از مختصات دوره پنجم سکونت در حسنلو وجود ساختمانهای خشتی و گلی است که تاکنون در هیچ نقطه از دنیا یافت نشدهاست.
دوره چهارم بین ۱۳۰۰ تا ۸۰۰ ق-م است یعنی همان دوره آتشسوزی بزرگ و لایههای سوخته و سیاه شده که تقریباً در مدت ۵۰۰ سال سکونت تشکیل گردیدهاست. در این دوره ساختمانهای حسنلو از سنگ ساخته شده بود و تمدن بسیار درخشانی در این دوره در حسنلو وجود داشتهاست. هنر اقوامیکه در این دوره در حسنلو ساکن بودهاند بسیار پیشرفته بود و آثار آنها قابل مقایسه با آثار زیویه کردستان و کلورز و مارلیک گیلان و کلیه نفاط لرستان میباشد.
دوره سوم سکونت در تپه حسنلو دوره مادها و کمی پیش از آن بودهاست و نیز این دوره نیمی از دوره هخامنشی را هم شامل میشود و خود این دوره به دو قسمت III A و III B تقسیم میگردد و دوره III A قدیمتر از دوره III B بودهاست. دوره دوم همزمان با نیمی از دوره هخامنشی و همه دوران پارت (اشکانی) و نیمی از دوران ساسانی میباشد؛ و دوره اول که لایه بسیار ضعیفی است شامل اواخر ساسانی و اوایل اسلام است که اثری از آن موجود نیست و کلیه آثار این دوره از میان رفتهاست.
مهمترین دوره سکونت در حسنلو همان دوره چهارم است و منظور نگارنده از تشریح کلی حفاری حسنلو و ساختمانهای یافت شده در آن بیشتر روی این دوره است. کلیه ساختمانهای یافت شده در حسنلو که از سنگ ساخته شدهاند متعلق به دوره چهارم سکونت در حسنلو است (گرچه مقدار کمی هم سنگ در پیهای ساختمانی دوره پنجم به کار رفتهاست).
هیئت حفاری در سالهای پیش از انقلاب توانست اتاقهای متعددی با سالنهای بزرگ در مرکز تپه کشف نماید و دیوار دفاعی قلعه نظامی و دژ محکم این شهر را از زیر خاک بیرون سازد. از کشفیات اخیر این هیئت دست یافتن به سه معبد بزرگ ستوندار است که احتمالاً مراسمی در هر یک از آنها اجرا میشدهاست. بهنظر میرسد که این سه تالار بزرگ ستوندار همزمان با هم ساخته نشدهاست بلکه ابتدا تالار ستوندار شرقی و سپس تالار ستوندار بزرگ جنوبی پس از آن دو هم تالار ستوندار غربی ساخته شدهاست و به عبارت دیگر میتوان گفت هنگامیکه تالار ستوندار بزگ جنوبی را بنا کردهاند اولین تالار ستوندار شرقی متروک شده بود و از آن استفاده کافی نمیشدهاست و آن تالار به انبار یا طویله اسبان تبدیل شده بودهاست؛ و نیز سومین تالار غربی ستوندار را هنگامی بنا کردهاند که دومین تالار بزرگ جنوبی کفاف احتیاجات آنها را نمیکردهاست بدین جهت اقدام به ساختن سومین تالار بزرگ ستوندار کردهاند. شواهدی که از این حفاری داریم اینطور نشان میدهد که هر سه بنای ستوندار مانند یک مرکز مذهبی یا معبدی بوده که برای انجام تشریفات خاصی ساخته شده و در حقیقت خدا را در آنجا میپرستیدند.
در زیر شماری از مقالههای مربوط به محوطۀ حسنلو به قلم نویسندگان مختلف آورده شده است.
علی حاکمی
مقاله رابرت دایسون
مقاله وینست پیگوت
مقاله لوییس لوین
مقاله دیوید ریس
مقاله ایرنه وینتر
مقاله وینست پیگوت